سلاام یه انشا ذهنی میخوام لطفا از گوگل نباشه صفحه 80 درس 5 هستش ممنون میشممم کمک کنید❤️

سلام میشه لطف کنی تاج بدی ممنون اینم از انشا🥰 باران، این معجزه‌ی آسمانی، همیشه برای من نماد زندگی و تجدید حیات بوده است. وقتی که ابرها در آسمان جمع می‌شوند و بادی ملایم می‌وزد، قلبم به تپش درمی‌آید و انتظارم برای بارش باران آغاز می‌شود. باران، مانند یک نقاشی زنده، زمین را با رنگ‌های تازه و زنده می‌آراید. قطراتش بر روی برگ‌ها می‌نشینند و آن‌ها را درخشان‌تر از همیشه می‌کنند. درختان، که به خاطر گرما و خشکی بی‌رمق شده بودند، دوباره جان می‌گیرند و با هر قطره، شاداب‌تر و سرزنده‌تر می‌شوند. صداهایی که باران به همراه دارد، مانند یک سمفونی آرامش‌بخش است. صدای نرم قطرات باران که بر روی سقف‌ها می‌افتد، روح را نوازش می‌کند و یادآور روزهای کودکیم است که در کنار خانواده‌ام، با شوق و ذوق، به تماشای باران نشسته بودیم. باران، گاهی یادآور اشک‌های ماست؛ اشک‌هایی که به خاطر غم‌ها و ناکامی‌هایمان می‌ریزیم. اما در عین حال، باران به ما یادآوری می‌کند که بعد از هر طوفانی، آفتاب دوباره خواهد درخشید و زندگی دوباره آغاز خواهد شد. وقتی باران می‌بارد، نه تنها زمین را سیراب می‌کند، بلکه دل‌ها را نیز پر از امید و شوق می‌سازد. این باران است که زندگی را به حرکت درمی‌آورد و به ما یادآوری می‌کند که باید در برابر چالش‌ها ایستادگی کنیم و همیشه به دنبال نور و زیبایی باشیم. به همین دلیل، باران برای من چیزی فراتر از یک پدیده طبیعی است؛ او یک دوست وفادار، یک همدم در تنهایی و یک نشانه از امید و زندگی است. هر بار که باران می‌بارد، من به یاد می‌آورم که زندگی همیشه در حال تغییر است و هر قطره باران، فرصتی برای تجدید حیات و آغاز دوباره است. 🌧️✨

سلام ، امیدوارم مفید باشه برات ،تاج یادت نره